کسی از فهرست پیشگفته بیرون نیست. (میتوانیم دیگر بار مرور کنیم) پس بیتعارف بپذیریم که تا یکی دو ماه دیگر رودررو خواهیم شد؛ احتمالا با یکی از خشکترین و بدترین تابستانهایی که در سالهای اخیر از سر گذراندهایم!
نهادهای دستاندرکار، ازجمله وزارت نیرو، سازمان هواشناسی و سازمان حفاظت محیطزیست در اینباره تاکنون بسیار اندک و اغلب هم آمیخته با گزارههای نادرست با مردم سخن گفتهاند. این نوشتار قصد آن دارد که نهادهای مذکور را دعوت کند به صریح و صادق بودن درباره آنچه عنقریب نازل میشود.
مهمترین گزارههای نادرستی که در رسانههای جمعی منتشر میشود، این است که الف) مسبب این خشکسالی لانیناست؛ پدیدهای اتفاقی و منحصربهفرد که هرگز قرار نبوده گریبان کشور ما را بگیرد. ب) این کمآبی پدیدهای نادر و اتفاقی است و اگر رخ نمیداد مخاطرهای هم در کار نبود. ج) مردم صرفهجویی کنند، همه مشکل حل میشود. یک تابستان، هزار تابستان نمیشود، این تابستان را از سر بگذرانیم، تابستان بعد شاید خبری از لانینا نباشد.
تمام این گزارهها البته قابل نفی هستند.
لانینا (در زبان اسپانیایی بهمعنای دخترک موطلایی است و لقب حضرت مریم) گونهای تلاطم جوی است که در شرایطی کاملا متفاوت با النینو (در همان زبان، بهمعنای پسرک مو طلایی است و کنایه از حضرت مسیح) رخ میدهد اما بهواقع منشأیی همچون آن دارد؛ یعنی بروز هر دو ناشی از انباشت انرژی اقلیمی در پهنه بزرگ اقیانوسی نیمکره جنوبی است.
بسته به اینکه در آن پهنه و در فصول مختلف چقدر انرژی انباشت شده باشد، تأثیر النینو و لانینا متفاوت است. ممکن است زودتر بیایند یا دیرتر، شدیدتر باشند یا ضعیفتر و گرما و خشکسالی بیاورند یا سرما و ترسالی. اما مهم این است که النینو و لانینا پدیدههای جدیدی نیستند، بهواقع اینها نامهای تازهتر و دقیقتری هستند برای تلاطمات اقلیمی که از میلیونها سال پیش وجود داشتهاست.
در ارتباط با کمآبی سالجاری در ایران نیز قابل اشاره است که حجم بارشهای دریافتی حتی در میانگینهای 100ساله نیز قابل مشاهده است و از نظر اقلیمی، اصلا واقعه خارقالعاده و دور از انتظاری رخ نداده است.
از این نوع کمآبیها هر دهه تقریبا یکبار در ایران رخ میدهد. بسیار شدیدتر از آن قبلا رخ داده و بعد از این هم مکررا رخ خواهد داد. اما چرا این کمآبی ادواری اکنون در هیأت یک مخاطره فراگیر رخ نمایانده است؟ پاسخ ساده است: میزان مصرف آب در ایران (و بهعبارتی دقیقتر مدیریت آب در ایران) تناسبی با واقعیت اقلیمی و جغرافیایی ایران ندارد.
قطعا اگر هم لانینا نیامده بود، تابستان امسال همچنان وزارت نیرو دست نیاز دراز میکرد بهسوی مردم برای اندکی کمتر مصرف کردن آب و البته این وزارتخانه همچنان بیاعتنا میماند به نقش سیاستهای این دستگاه اجرایی در تخریب عامدانه نظام آبشناختی طبیعت ایران، تعمیم الگوی غلط مصرف آب و ایجاد فشار مضاعف بر زیستبومهای شکننده کشور خشک و کمآب ما.
میگوید «خطر» آدمها را «اصیل» بار میآورد و برای دستیابی به عظمت و پایداری، چارهای جز پذیرفتن این «تهدید» نیست. استقبال میکنیم از لانینا، شاید تهدید آن سرانجام به تجدیدنظر در رفتار با طبیعت ایران وادارمان کند.